کارهایی که یاد گرفتی
سلام جانه مادر تو این ماه کارهایه زیادی رو یاد گرفتی عشقم
تو این ماه چهار دستو پا رفتی
دستتو از همه چی میگیری بلند میشی و راه میری
با اسباب بازیهات دیگه بازی نمیکنی اما عاشقه جارو برقی و سیم میمایی وقتی جارو برقی میکشم میای هولش میدی و آواز میخونی
از پله هایه خونه مامانی همش بالا میری ومنم هی باید بدو بدو بیام هواتو داشته باشم
تی وی رو یاد گرفتی میری خاموش روشن میکنی میگی اوووووووووووووووو اوووووووووووووووو
دومین دندونتم تو این ماه در اومد
قربونت برم که تو تختت اصلا بند نمیشی صبح ها زودتر از من بیدار میشی و میخوای از تو تختت یه جوری بیای بیرون هی بلند میشی خودتو خم میکنی اما باز میترسی آروم سره جات دراز میکشی با خودت بازی میکنی
از سرو کوله بابا جون که بالا میری و نمیزاری بخوابه
وقتی که صدایه آهنگ در میاد سریع شروع میکنی به رقصیدن و سرتو تند تند تکون میدی اینجوری اما همراه باهاش میخندی
خیلی کارایه دیگه میکنی اما دیگه باید برم آخه گشنمه
باز میام تند تند برات میگم چی کارا میکنی
منو بابایی عاشقتیم عزیزکم